تبريك ميگم واقا وب زيبايي داري
اميد وارم هميشه موفق باشي
باسلام پست مفيدو جالبي بودباآرزوي موفقيت...اما جمعه و...
در اين جمعه دلگير و نفس گير، که پرنده در آسمان دلم پر نمي زند و کسي به خانه ام سر نمي زند و منم تنهاتر از تنهايي و تويي که تنهايي ام را مي نگري و مرا با نگاهت آشفته و پريشان مي کني، من مانده ام و راز سر به مهري که هيچ کس جز تو نمي داند، رازي که سبزتر از سبزه هاي بهاري است و آبي تر از دريا و آسمان بيکران، رازي که به من کمک مي کند تا همواره در انديشه ظهور باشم. من خواهان شنيدن آن رازم و مي دانم که هيچ گاه به اين راز خلقت پي نخواهم برد.
سلام عزيزم وبلاگت خوبه ولي فضاي غم الودي داري قالب وبلاگت با ادم يه عالمه حرف داره يكم شادترش كن
پشت سرت گفتم تو وبلاگتم ميگم لازم باشه تو روتم ميگم خيلي دوست دارم
کدوم ستاره دنبال تو باشم
کاش هرگز نمي ديدمت تا امروز غم نديدنت رابخورم ... کاش لبخندهايت آنقدر زيبا نبودند که امروز آرزوي ديدن يک لحظه فقط يک لحظه از لبخندهاي عاشقانه ات را داشته باشم ... کاش چشمان معصومت به چشمانم خيره نمي شد ... تا امروز چشمان من به ياد آن لحظه بهانه گيرند و اشک بريزند ... کاش حرف هاي دلم را بهت نگفته بودم تا امروز با خود نگويم : " آخه او که ميدونست چقدر دوستش دارم "
کاش هرگز نمي ديدمت تا امروز غم نديدنت رابخورم ...
کاش لبخندهايت آنقدر زيبا نبودند که امروز آرزوي
ديدن يک لحظه فقط يک لحظه
از لبخندهاي عاشقانه ات را داشته باشم ...
کاش چشمان معصومت به چشمانم خيره نمي شد ...
تا امروز چشمان من به ياد آن لحظه بهانه گيرند و اشک بريزند ...
کاش حرف هاي دلم را بهت نگفته بودم تا امروز با
خود نگويم : " آخه او که ميدونست چقدر دوستش دارم "
من غريبه ي ديروزم و آشناي امروز و فراموش شده ي فرداپس در آشنايي امروز مي نگرم تا در فراموشي فردا يادم کني
روزي دروغ به حقيقت گفت : مــــيل داري باهم به دريـــا برويم و شنـــا کنيم ، حقيقــت ساده لــوح پذيرفت و گول خورد . آن دو با هم به کنار ساحل رفتند ، وقتي به ساحل رسيدند حقيقت لباسهايش را در آورد . دروغ حيلــــه گـــر لباسهاي او راپوشيد و رفت . از آن روز هميشه حقيقت عــــريان و زشت است ، اما دروغ در لبــــــاس حقيقت با ظاهري آراسته نمايان مي شود
اي دوست دلت هميشه زندان من استآتشکده عشق تو از آن من استآن روز که لحظه وداع من و توستآن شوم ترين لحظه پايان من است