منتظر - جهان در انتظار توست...
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جهان در انتظار توست...

خانه |صفحه ی مشخصات | پست الکترونیک

بازم اس ام اس

><(((>

><(((>

><(((>

من اولین کسی بودم که برای تو ماهی عید فرستادم.

سال نو مبارک

 

 

 نزدیک عیده، توی خونه تکونیه دلت، مارو بیرون نکنی!!!

 

 

این بار می خواهم هفت سین عید را با یاد تو بچینم

سبزه را با یاد روی سبزه ات

سمنو به یاد شیرینی لبخندت

سایه دانه به رنگ چشم هایت

سرکه با یاد ترشی مهربانیت

سیب با یاد تردیه گونه هایت

سکه با یاد درخشش قلبت

سیر با یاد تندی کلامت

با همه خوبی ها و بدی هایت  ... دوستت دارم

 

 

ز کوی یار می آ ید نسیم باد نوروزی از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی . نوروز مبارک

 

 

دنیا را برایتان شاد شاد

و شادی را برایتان دنیا دنیا آرزومندم

هر روزتان نوروز

 

 

سال و مال و فال و حال و اصل و نسل و بخت و تخت

بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام

سال خرم، فال نیکو، مال وافر، حال خوش،

اصل ثابت، نسل باقی، تخت عالی، بخت رام

******** سال نو مبارک ********

http://smsfairy.blogfa.com/



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط منتظر در دوشنبه 86/12/27 و ساعت 8:33 عصر | منتظران منتظرند()
    اس ام اس نوروزی

    چهارشنبه سوری نزدیکه.یه وقت نری از رو آتیش بپری.آخه تجربه ثابت کرده اگه جیگر بره رو آتیش کباب میشه.

     


    خواستم برات سبزه عید بفرستم...
    گفتم شاید طاقت نیاری و تا عید بخوریش...

     


    لحظه ای که سال تحویل میشه ... تنها لحظه ایه که بی منت به من لبخند میزنی ... کاش هر ثانیه برای من سال تحویل باشه تا لبخند همیشه مهمون لبای سرخت بمونه... سال نو مبارک گلم

     

     

    عاقبت زمستان رفت و رو سیاهیش برای ما موند

    ..

    ...

    ....

    ....

    امضا

    حاجی فیروز

     

     

    سلامتی

    سعادت

    سیادت

    سرور

    سروری

    سبزی

    سرزندگی

    هفت سین سفره زندگیتان باشد.

    نوروز ?? مبارک

    http://smsfairy.blogfa.com/



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط منتظر در دوشنبه 86/12/27 و ساعت 8:32 عصر | منتظران منتظرند()
    بدون شرح

  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط منتظر در جمعه 86/12/24 و ساعت 9:56 صبح | منتظران منتظرند()
    عشق...

    عشق گاهی خواهش برگ است در اندوه تاک

    عشق گاهی رویش برگ است در تن پوش خاک
    عشق گاهی ناودان گریه ی اشک بهار
    عشق گاهی طعنه بر سرو است در بالای دار
    عشق گاهی یک تلنگر بر زلال تنگ نور
    پیچ و تاب ماهی اندیشه در ژرفای تور
    عشق گاهی می رودآهسته تا عمق نگاه
    همنشین خلوت غمگین آه
    عشق گاهی شور رستن در گیاه
    عشق گاهی غرقه ی خورشید در افسون ماه
    عشق گاهی سوز هجران است در اندوه نی
    رمز هوشیاریست در مستی می
    عشق گاهی آبی نیلوفریست
    قلک اندیشه ی سبز خیال کودکیست
    عشق گاهی معجز قلب مریض
    رویش سبزینه ای در برگ ریز
    عشق گاهی  شرم خورشید است  در قاب غروب
    روزه ای با قصد قربت ذکر بر لب پایکوب
    عشق گاهی  هق هق آرام  اما بی صدا
    اشک ریز ذکر محبوب است  در پیش خدا
    عشق گاهی طعم  وصلت می دهد
    مزه ی شیرین  وحدت می دهد
    عشق گاهی  شوری هجران دوست
    تلخی هرگز ندیدن های اوست
    عشق گاهی یک سفر در شط شب
    عشق پاورچین نجوای دو لب
    عشق گاهی  مشق های کودکیست
    حس بودن با خدا در سادگیست
    عشق گاهی  کیمیای زندگیست
    عشق در گل  راز ناپژمردگیست
    عشق گاهی  هجرت از من  تا ما شدن
    عشق یعنی با تو بودن ما شدن
    عشق گاهی بوی رفتن می دهد
    صوت شبناک تو را سر می دهد
    عشق گاهی نغمه ای  در گوش شب
    عادتی شیرین  به نجوای دو لب
    عشق گاهی  می نشیند روی بام
    گاه با صد میل  می افتد به دام
    عشق گاهی  سر به روی شانه ای
    اشک ریز آخر  افسانه ای
    عشق گاهی  یک بغل دلواپسی
    عطر مستی ساز  شب بو اطلسی
    عشق گاهی هم حکایت می کند
    از جدایی ها شکایت می کند
    عشق گاهی نو بهاری  گاه پاییزی سرخ زرد!
    گاه لبخندی به لب های تو  گاهی کوه درد
    عشق گاهی  دست لرزان تو می گیرد  درون دست خویش
    گاه مکتوب تورا ناخوانده می داند زپیش
    عشق گاهی راز پروانه است  پیرامون شمع
    گاه حس اوج تنهاییست در انبوه جمع
    عشق گاهی  بوی یاس رازقی
    ساقدوش خانه ی  بن بست یاد مادری
    عشق گاهی هم خجالت می کشد
    دستمال تر به پیشانی عالم می کشد
    عشق گاهی  ناقه ی اندیشه ها را  پی کند
    هفت منزل را  تا رسیدن بی صبوری طی کند
    عشق گاهی هم نجاتت می دهد
    سیب در دستی و صاحبخانه راهت می دهد
    عشق گاهی در عصا پنهان شود
    گاه بر آتش  گلستان می شود
    عشق گاه  رود را خواهد شکافت
    فتنه ی نمرودیان زو رنگ باخت
    عشق گاهی خارج از  ادراک هاست
    طعنه ی لولاک  بر افلاک هاست
    عشق گاهی  استخوانی در گلوست
    زخم مسماریست  در پهلوی دوست
    عشق گاهی ذکر محبوب است  بر نی های تیز
    گاه در چشمان مشکی  اشک ریز
    عشق گاهی خاطر فرهاد و شیرین می کند
    گاه میل لیلی اش  با جام مجنون می کند
    عشق گاهی تاری یک آه بر آیینه ای
    حسرت نا دیدن معشوق در آدینه ای
    عشق گاهی موج دریا می شود
    گاه با ساحل هم آوا می شود
    عشق گاهی  چاه را منزل کند
    یوسفین دل را  مطاع دل کند
    عشق گاهی هم به خون آغشته شد
    با شقایق ها نشست و  هم نشین لاله شد
    عشق گاهی  در فنا معنا شود
    واژگان دفتر  کشف و تمناها شود
    عشق را گو  هرچه  می خواهد شود
    با تو اما  عشق  پیدا می شود
    بی تو اما  عشق کی  معنا شود؟

    shadi24.blogfa.com



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط منتظر در جمعه 86/12/24 و ساعت 9:54 صبح | منتظران منتظرند()
    چهارشنبه سوری

    چهارشنبه سوری 

    یکی از آئینهای سالانه ایرانیان چهارشنبه سوری یا به عبارتی دیگر چارشنبه سوری است. ایرانیان آخرین سه شنبه سال خورشیدی را با بر افروختن آتش و پریدن از روی آن به استقبال نوروز می روند.

     

    چهارشنبه سوری، یک جشن بهاری است که پیش از رسیدن نوروز برگزار می شود.


    مردم در این روز برای دفع شر و بلا و برآورده شدن آرزوهایشان مراسمی را برگزار می کنند که ریشه اش به قرن ها پیش باز می گردد.

     

     مراسم ویژه آن در شب چهارشنبه صورت می گیرد برای مراسم در گوشه و کنار کوی و برزن نیز بچه ها آتش های بزرگ می افروزند و از روی آن می پرند و ترانه (سرخی تو از من ، زردی من از تو ) می خوانند.

     

     

    ظاهرا مراسم چهارشنبه سوری برگرفته از آئینهای کهن ایرانیان است که همچنان در میان آنها و با اشکال دیگر در میان باقی بازماندگان اقوام آریائی رواج دارد.

    اما دکتر کورش نیکنام موبد زرتشتی و پژوهشگر در آداب و سنن ایران باستان، عقیده دارد که چهارشنبه سوری هیچ ارتباطی با ایران باستان و زرتشتیان ندارد و شکل گیری این مراسم را پس از حمله اعراب به ایران می داند.

     

     

    در ایران باستان هفت روز هفته نداشتیم.در ایران کهن هر یک از سی روز ماه، نامی ویژه دارد، که نام فرشتگان است. شنبه و یکشنبه و... بعد از تسلط اعراب به فرهنگ ایران وارد شد. بنابراین اینکه ما شب چهارشنبه ای را جشن بگیریم( چون چهارشنبه در فرهنگ عرب روز نحس هفته بوده ) خودش گویای این هست که چهارشنبه سوری بعد از اسلام در ایران مرسوم شد."

     

    "برای ما سال ??? روز بوده با ? روز اضافه ( یا هر چهار سال ? روز اضافه ). ما در این پنج روز آتش روشن می کردیم تا روح نیاکانمان را به خانه هایمان دعوت کنیم."

     

    "بنابراین، این آتش چهارشنبه سوری بازمانده آن آتش افروزی ? روز آخر سال در ایران باستان است و زرتشتیان به احتمال زیاد برای اینکه این سنت از بین نرود، نحسی چهارشنبه را بهانه کردند و این جشن را با اعتقاد اعراب منطبق کردند و شد چهارشنبه سوری."

    بخش کردن ماه به چهار هفته در ایران ،پس از ظهور اسلام است و شنبه و یک شنبه و دوشنبه و ........نامیدن روز های هفته از زمان رواج آن .شنبه واژه ای سامی و درآمده به زبان فارسی و در اصل "شنبد" بوده است.

     


    "
    سور "در زبان و ادبیات فارسی و برخی گویش های ایرانی به معنای "جشن"،"مهمانی"و "سرخ" آمده است

        

    مراسم چهارشنبه سوری 

     

    بوته افروزی 

     

    در ایران رسم است که پیش از پریدن  آفتاب، هر خانواده بوته های خار و گزنی را که از پیش فراهم کرده اند روی بام یا زمین حیاط خانه و یا در گذرگاه در سه یا پنج یا هفت «گله» کپه می کنند. با غروب  آفتاب و نیم تاریک شدن آسمان، زن و مرد و پیر و جوان گرد هم جمع می شوند و بوته ها  را آتش می زنند. در این هنگام از بزرگ تا کوچک هر کدام سه بار از روی بوته های  افروخته می پرند، تا مگر ضعف و زردی ناشی از بیماری و غم و محنت را از خود بزدایند  و سلامت و سرخی و شادی به هستی خود بخشند. مردم در حال پریدن از روی آتش ترانه هایی  می خوانند.

    زردی من از تو ، سرخی تو از من 

    غم برو شادی بیا ، محنت برو روزی بیا 

    ای شب چهارشنبه ، ای کلیه جاردنده ، بده مراد بنده 

     

    خاکستر چهارشنبه سوری، نحس است، زیرا مردم هنگام پریدن از روی آن، زردی و ییماری خود را، از راه جادوی سرایتی، به آتش می دهند و در عوض سرخی و شادابی آتش را به خود منتقل می کنند. سرود "زردی من از تو / سرخی تو از من"

    هر خانه زنی خاکستر را در خاک انداز جمع می کند، و آن را از خانه بیرون می برد و در سر چهار راه، یا در آب روان می ریزد. در بازگشت به خانه، در خانه را می کوبد و به  ساکنان خانه می گوید که از عروسی می آید و تندرستی و شادی برای خانواده آورده است.
    در این هنگام اهالی خانه در را به رویش می گشایند. او بدین گونه همراه خود  تندرستی و شادی را برای یک سال به درون خانه خود می برد. ایرانیان عقیده دارند که با افروختن آتش و سوزاندن بوته و خار فضای خانه را از موجودات زیانکار می پالایند و دیو پلیدی و ناپاکی را از محیط زیست دور و پاک می سازند. برای این که آتش آلوده   نشود خاکستر آن را در سر چهارراه یا در آب روان می ریزند تا باد یا آب آن را با خود  ببرد.

     

    مراسم کوزه شکنی 

    مردم پس از آتش افروزی مقداری زغال به نشانه سیاه بختی،کمی نمک به علامت شور چشمی، و یکی سکه دهشاهی به نشانه تنگدستی در کوزه ای سفالین  می اندازند و هر یک از افراد خانواده یک بار کوزه را دور سر خود می چرخاند و آخرین نفر ، کوزه را بر سر بام خانه می برد و آن را به کوچه پرتاب می کند و می گوید: «درد و بلای خانه را ریختم  به توی کوچه» و باور دارند که با دور افکندن کوزه، تیره بختی، شور بختی و تنگدستی را از خانه و خانواده دور می کنند.   

     

    همچنین گفته میشود وقتی میتراییسم از تمدن ایران باستان در جهان گسترش یافت،در روم وبسیاری از کشورهای اروپایی ،روز 21 دسامبر ( 30 آذر )  به عنوان تولد میترا جشن گرفته میشد.ولی پس از قرن چهارم میلادی در پی اشتباهی که در محاسبه روز کبیسه رخ داد . این روز به 25 دسامبر انتقال یافت

     

    فال گوش نشینی 

    زنان و دخترانی که شوق شوهر کردن دارند، یا آرزوی زیارت و مسافرت، غروب شب چهارشنبه نیت می کنند و از خانه بیرون می روند و در سر گذر یا سر چهارسو می ایستند و گوش به صحبت رهگذران می سپارند و به نیک و بد گفتن و تلخ و شیرین صحبتکردن رهگذران تفال می زنند. اگر سخنان دلنشین و شاد از رهگذران بشنوند، برآمدن حاجتو آرزوی خود را برآورده می پندارند. ولی اگر سخنان تلخ و اندوه زا بشنوند، رسیدن به مراد و آرزو را در سال نو ممکن نخواهند دانست.

     

       قاشق زنی

    زنان و دختران آرزومند و حاجت دار، قاشقی با کاسه ای مسین برمی دارند و شب هنگام در کوچه و گذر راه می افتند و در برابر هفت خانه می ایستند و بی آنکه حرفی بزنند پی در پی قاشق را بر کاسه می زنند. صاحب خانه که می داند قاشق زنان نذر و حاجتی دارند، شیرینی یا آجیل، برنج یا بنشن و یا مبلغی پول در کاسه های آنان می گذارد. اگر قاشق زنان در قاشق زنی چیزی به دست نیاورند، از برآمدن آرزو و حاجت خود ناامید خواهند شد. گاه مردان به ویژه جوانان، چادری بر سر می اندازند و برای خوشمزگی و تمسخر به قاشق زنی در خانه های دوست و آشنا و نامزدان خود می روند.

     

    آش چهارشنبه سوری  

    خانواده هایی که بیمار یا حاجتی داشتند برای برآمدن حاجت و بهبود یافتن بیمارشان نذر می کردند و در شب چهارشنبه آخر سال «آش ابودردا» یا «آش بیمار» می پختند و آن را اندکی به بیمار می خوراندند و بقیه را هم در میان فقرا پخش می کردند.

     

    تقسیم آجیل چهارشنبه سوری

    زنانی که نذر و نیازی می کردند در شب چهارشنبه آخر سال، آجیل هفت مغز به نام «آجیل چهارشنبه سوری» از دکان رو به قبله می خریدند و پاک می کردند و میان خویش و آشنا پخش می کردند و می خورند. به هنگام پاک کردن آجیل، قصه مخصوص آجیل چهارشنبه، معروف به قصه خارکن را نقل می کردند. امروزه، آجیل چهارشنبه سوری جنبه نذرانه اش را از دست داده و از تنقلات شب چهارشنبه سوری شده است.

     

     گرد آوردن بوته، گیراندن و پریدن از روی آن و گفتن عبارت "زردی من از تو، سرخی تو از من" شاید مهمترین اصل شب چهارشنبه سوری است. هر چند که در سالهای اخیر متاسفانه این رسم شیرین جایش را به ترقه بازی و استفاده از مواد محترقه و منفجره خطرناک داده است

    پس امیدورام دوستان عزیز با خواندن این مطالب قشنگی این رسم را با انجام کارهای خطرناک و استفاده از ترقه های خطرناک خراب نکنند 

    مراسم دیگری مانند  توپ مروارید ، فال گوش ، آش نذری پختن ، آب پاشی ، بخت گشائی دختران ، دفع چشم زخمها ، کندرو خوشبو ، قلیا سودن ، فال گزفتن هم در این شب جزو مراسمات جالب و جذاب می باشد

     


     

       تحریف آیین چهارشنبه سوری

     

    یافته های پزوهشی نشان می دهد که تمامی آیین ها و یادمان هایی که مردم ایران در هنگامه گوناگون بر پا می داشتند و بخشی از آنها همچنان در فرهنگ این سرزمین پایدار شده است ، با منش ، اخلاق و خرد نیاکان ما در آمیخته بود و در همه آنها ، اعتقاد به پروردگار ، امید به زندگی ، نبرد با اهریمنان و بدسگالان و مرگ پرستان ، در قالب نمادها ، نمایش ها و آیین های گوناگون نمایشی گنجانده شده بود .

    رفتار خشونت آمیز و مغایر با عرف و منش جامعه نطیر آنچه که امروزه تحت نام چهارشنبه سوری شاهد آن هستیم ، در هیچکدام از این آیین ها دیده نمی شود .

     

    بهتر است بگوییم ، کسانی که با منفجر کردن ترقه و پراکندن آتش سلامتی مردم را هدف می گیرند ، با تن دادن به رفتاری آمیخته به هرج و مرج روحی ، آیین چهارشنبه سوری را تحریف کرده اند

    امیدوارم چهارشنبه سوری تون به چهار شنبه سوزی تبدیل نشـــــــــــــــه

    www.koodakan.org

  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط منتظر در جمعه 86/12/24 و ساعت 9:37 صبح | منتظران منتظرند()
    دیگه به عکس خودت هم نمی تونی اعتماد کنی

  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط منتظر در پنج شنبه 86/12/23 و ساعت 3:8 عصر | منتظران منتظرند()
    بدون شرح

     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط منتظر در پنج شنبه 86/12/23 و ساعت 3:7 عصر | منتظران منتظرند()
    جوک

    به چوپان دروغگو میگن اسمت چیه ؟میگه دهقان فداکار

    قلمراد تفنگو میزاره رو شقیقه دزده میگه اگه تکون بخوری با لگد میزنم تو شکمت
    به یه لاک پشته میگن یه دروغ بگو    میگه دویدم و دویدم سر کوهی رسیدم

    به ترکه میگن فهمیدی غضنفر موبایل گرفته؟ میگه: ای وای.. حالا زنده می مونه؟...!

    غضنفر رو داشتن به جرم قتل زنش محاکمه میکردن، دادستان میگه: سنگدل‌تو وقتی داشتی زنت رو میکشتی، ندای وجدانت رو نشنیدی؟ غضنفر میگه: نه والله! بس که این زنیکه جیغ و داد میکرد مگه میذاشت ما چیزی بشنویم؟!!

     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط منتظر در پنج شنبه 86/12/23 و ساعت 2:50 عصر | منتظران منتظرند()
    عیدتون مبارک

    دوستان پیشاپیش عیدنوروز و سال نو رو به همه ی شماتبریک می گم .فقط نامردی نکنید و توعیدباز هم به وبلاگ من سربزنید مرســــــــــــی

     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط منتظر در چهارشنبه 86/12/22 و ساعت 5:30 عصر | منتظران منتظرند()
    اس ام اس

    عسلم، گلم، نازم، عمرم، جونم، قشنگم، نفسم، عشقم، قربونت بشم، دورت بگردم...
    اینا رو تمرین می کنی منو دیدی بهم بگی
    !

    *************************

    اون چیه که اولش منم،‌دومش تویی، آخرش هم زبون داره؟
    گل گاو زبون!

    *************************

    شب به یاد تو از خواب بیدار می شم، به در و دیوار می خورم، و با هزار دردسر به تو می رسم ...
    ای دستشویی
    ...

    *************************
    تو بهترین، زیباترین، مهربون ترین، خوش تیپ ترین، دوست داشتنی ترین، ماه ترین ، جیگرترین دوستی که داری : منم !

    *************************

    دوستت ندارم به اندازه اقیانوس، چون یه روز تموم می شه.
    دوستت ندارم به اندازه خورشید، چون غروب می کنه
    .
    دوستت دارم به اندازه روت که هبچوقت کم نمی شه!

     

    *************************

    من از ساعت متنفرم ، از این اختراع عجیب بشر ، که جای خالی تو را به رخ دلتنگیهای من میکشد

    *************************

    www.narafigh-ha.blogfa.com



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط منتظر در چهارشنبه 86/12/15 و ساعت 5:2 عصر | منتظران منتظرند()
    <   <<   6   7   8      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    درباره خودم
    جهان در انتظار توست...
    منتظر
    هر که شد محرم دل در حرم یار بماند/ وانکه این کار ندانست در انکار بماند/ اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن/ شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند/ امیدوارم تو این وبلاگ بهتون خوش بگذره در ضمن اگه انتقادی داشتید حتما تو قسمت نظرات بهم بگید.ممنون ..::از عمق نا پیدای مظلومیت ما،صدایی آمدنت را وعده می داد. صدا را ،عدل خداوندی صلابت می بخشید و مهر ربانی گرما می داد. و ما هرچه استقامت،از این صدا گرفتیم و هرچه تحمل از این نوا در یافتیم . در زیر سهمگین ترین پنجه های شکنجه تاب می آوردیم که شکنج زلف تو را می دیدیم.در کشاکش تازیانه ها وچکاچک شمشیر ها ،برق نگاه تو تابمان می داد و صدای گامهای آمدنت توانمان می بخشید ::..

    لینک به وبلاگ

    منوی اصلی
     RSS 
     Atom 
    صفحه نخست
    پست الکترونیک
    صفحه ی مشخصات
    خانگی سازی
    ذخیره کردن صفحه
    اضافه به علاقه مندیها
    دسته بندی یادداشت ها

    نوشته های پیشین

    آمار وبلاگ
    بازدید امروز : 26
    بازدید دیروز : 25
    مجموع بازدیدها : 206022
    لینک دوستان
    عاشق آسمونی
    بندیر
    فانوسهای خاموش
    BABAK 1992
    یادداشتها و برداشتها
    yazd blog
    نور
    آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
    دوزخیان زمین
    ESPERANCE
    دانلود ، ترفند ، برنامه ، بازِِی ، آهنگ ، کلیپ ، عکس ، اس ام اس
    عاشق امام زمان
    انا مجنون الحسین
    سونگ ایل گوک
    یا زهرا (س) مدد
    یا زهرا(س)
    همیشه دلتنگ
    دنیای واقعی
    نیار یعنی آرزو
    خدا
    عاشقان میگویند
    محسن
    نانو(میترا)
    نـو ر و ز
    آموزش عربی
    ادبستان
    طنز (گری الدمن)
    شقایق و زهرا
    اسکله تنهایی
    دفتر خاطرات یک عاشق فراموش شده
    من وتو سایه ایم
    نجوم
    پسرک عاشق
    حسین تهی
    حسین تهی (2)
    ناهید
    آموزش عربی(مهساوپریسا)
    گوگولی
    پروانه و مرضیه
    ترفند.دانلود.جوک...
    مدرسه فرزانگان زینب
    شیطون بلاهای مثبت
    بهار خانوووووووم(البته من تو خانومیش شک دارم!!!!!!!!)
    چشمان گریان
    یکتا
    ღ♥ღمروارید های کره جنوبیღ♥ღ
    دختری به نام ....سوسانو
    دنیای بزرگ 14تا18 ساله ها
    بهترین ها
    کتاب خور کوچک
    ناناخانوووووووووم!!!

    لوگوی دوستان



















































    خبر نامه
     
    وضعیت من در یاهو
    ParsiBlog.comپیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ فارسی

    انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس